وطنم اراک

غدیر خم نام ناحیه‌ای میان مکه و مدینه است که پیامبر اسلام در حجةالوداع، علی بن ابی طالب را «ولی» پس از خود اعلام کرد. ۱۸ ذی‌الحجه سال ۱۰ هجری قمری (مطابق با ۲۸ اسفند سال ۱۰ خورشیدی[۱])، سال روز این واقعه میان شیعیان به عید غدیر خم شهرت دارد. محمد، پیامبر اسلام در بازگشت از آخرین حج خود همه مسلمانانی که در حج شرکت داشتند را در غدیر خم جمع کرد و شیعیان معتقدند که او در آنجا علی بن ابی‌طالب را به‌عنوان وصی و برادر و جانشین خود از جانب الله معرفی کرد. عبارت معروف «هر آن‌کس که من مولای او هستم، پس علی مولای اوست» قسمتی از خطابه بلند غدیر می‌باشد وطنم اراک...

دیگه من بودم و مامانم تا عید هنوز داغ بودیم و غصه دار من که از سال 91 خونه مامانم زندگی می کردم برای اینکه یکساله پولامونو جمع کنیمو یه خونه بخریم اما با بیماری بابام کسی باهام کار نداشت تقریبا همه از خداشون بود کمک حال مامانم باشم ولی دیگه از عید 94 که بابام رفته بود داداشم میگفت بلند شین میخوام برگردم بنایی کنم تازه کل خونه پدری مونو خرید خلاصه تا ما بجمبیم شد آذر 94 که اسباب کشی کردیم ولی تو این فاصله خیلی اذیت شدم مامانم که مثل جونم عزیزه خسته شده بود دوست داشت پسرش بیاد دیگه از داماد حوصلش سر رفته بود البته حق داشت همش تنها بود ما که از صبح می رفتیم سر وطنم اراک...

ماهی در برکه و برکه تهی از آب
دانه در کویر و کویر تشنه
پرنده در قفس و آسمان در انتظار او
شب در کمین روز خفته
چشمها بسته
همه خسته ، همه بی کس
شهر پر از زندان در بسته
امید ناامیدان روزنی است از نور
غافل از آنکه روزن را نیست طاقت آن نور

وطنم اراک...

زمان گذشت بدون توجه به چیزهای کوچکی که کم هم نبودند
چیزهای کوچکی که حداقل می توانستند تحمل کردن زندگی را آسان تر کنند
گاهی فرصت نبود
گاهی حوصله
و من خیلی دیر این را فهمیدم
خیلی دیر
هر چند که شاید هنوز هم پشت این همه سیاهی
کسی ، چیزی پیدا شود که نام من را از یاد نبرده باشد

وطنم اراک...

سوره مائده آیه55

سرپرست و دوست شما فقط خدا و رسول اوست و مومنانی که همواره نماز را بر پا می دارند و در حالیکه در رکوعند زکات می دهند.

وطنم اراک...

نماز خونا حواسشون باشه دیشب انگاری ماه گرفتگی بوده واجبه نماز آیات بخونیم

2رکعته

یک بار حمد 5 بار توحید

البته نیت قضا باید بکنیم

وطنم اراک...

میلاد امام دهم حضرت هادی علیه السلام مبارک

وطنم اراک...

واقعا جمعه تنها باشی خیلی دلگیره

من و دخترم تنها

حوصلمون سر رفته

این مردا هم فقط کار می کنن

زندگی ها شده صبح تا شب کار

بعدشم پای این گوشی ها

ما که به شخصه تفریح مون کار کردنه

الان به جایی رسیدیم که داریم برای وارثها کار می کنیم

خیلی مسخره است چون خودمون از زندگی لذتی نمی بریم

خسته ام

وطنم اراک...

داستان آموزنده امروز در مورد نقل انتقال اینترنتیه
وقتی باید انتقال پایا انجام بدید اول شماره حساب شخص مورد نظر رو تو اینترنت سرچ کنید و ببینید با شماره شبایی که داده هم خوانی داره یا نه بعد واریزی انجام بدید
چون تو انتقال پایا نام شخص مورد نظر نمیاد و یه اشتباه کوچک باعث میشه پول به حساب شخص دیگری واریز بشه

وطنم اراک...

کاش می شد راز چشمان تو را روی گل برگ گل سرخی نوشت

وقتی پدرم سکته کرده بود اورژانس که اومد تشخیص نداد گفت سرما خورده و رفت میگن یه آمپوله که اگه تا 2ساعت بعد سکته  مغزی زده بشه رد میشه

افسوس

تا آخر عمر ازشون بدم میاد

اورژانسو میگم

اگه بابای خودشم بود همینو میگفت

 

وطنم اراک...

خلاصه بعد ده روز حال پدرم بد شد وقتی بردنش بیمارستان تازه فهمیدن سکته مغزی کرده و یه تیکه خون لخته توی گردنش مونده

وای

یعنی همه چی تموم باید منتظر آب شدن بابات باشی تا کم کم همه چیش از کار بیفته و ...

خیلی روزگار سختی بود دو سال طول کشید

خیلی ناراحتم

با اینکه سعی کردم کم نزارم

با مامانم هر دوتایی پرستاریشو میکردیم

فکر کن بابات توی بغلت جون بده

 

وطنم اراک...

سلام بابایی

شب جمعه است

خیلی وقته نیومدم بهشت زهرا

دلم تنگه

دلم میخاست بیام پیشت بشینم کمرتو ماساژ بدم یا برات زیارت عاشورا بخونم

تو هم خیلی قشنگ گوش بدی

هفته اخر پیشت نبودم رفته بودم کربلا برات دعا کنم

اومدم دیدم حالت خیلی بده

چشمات بسته است و نفس های بلند می کشی

به مامان نگاه میکردم

دوتایی میزدیم زیر گریه

هر دو تا مون فهمیده بودیم روزهای آخره

دوستت دارم

وطنم اراک...

عید بندگی عید قربان مبارک

وطنم اراک...